- گسسته بنیاد (گُ سَسْ تَ / تِ بُ)
مستأصل. برکنده بنیاد. (آنندراج). نااستوار:
گر ستانم به زور بیداد است
ورنه صبرم گسسته بنیاد است.
امیرخسرو (از آنندراج)
گر ستانم به زور بیداد است
ورنه صبرم گسسته بنیاد است.
امیرخسرو (از آنندراج)
